سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان امّت من، مانند پیامبران بنی اسرائیل اند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
نُّورٌ عَلَى نُورٍ (یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاء)

بسم الله الرحمن الرحیم


 


سوره انعام آیه 1 :


الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ (1)


ستایش براى خداوندى است که آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد؛ اما کافران براى پروردگار خود، شریک و شبیه قرارمى‏دهند [با اینکه دلایل توحید و یگانگى او، در آفرینش جهان آشکار است‏]!  «1»  


سوره انفطار آیه 7 :


الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ (7)


همان خدایى که تو را آفرید و سامان داد و منظّم ساخت‏،  «7»


 


واژگان آیات :


 


سوی : برابر و همانند ، بی عیب ، همواریی که کجی نداشته باشد ، راست و درست ، جایی که وسط دو حد باشد ، برابر با انصاف ، داد گستری


خلق : آن را آفرید ، آن چیز را نرم و هموار ساخت ، آفرینش ، طبیعت ، سر شت ، خلقت ، آفریدگان ، هر چیز نرم و صاف


حمد : ستایش ، سپاسگزاری ، ضد نکوهش ، ستوده


ظلمات : چیزی را در غیر محل خود گذاشتن ، کسی که از گرگ چوپانی بخواهد ، زمین را از جای نا مناسب حفر کردن ، بر او ستم کرد ، حق کسی را کم داد ، از راه منحرف شد


نور : روشن کرد ، روشنایی داد ، فللانی را راهنمایی کرد ، کار را روشن و آشکار ساخت ، خدا دل او را روشن و به سوی حق راهنمایی کرد


کفر : کافر شد ، به وحدانیت و شریعت و نبوت بی ایمان شد ، خدا را انکار کرد ، نعمت را انکار کرد ، نمک ناشناسی ، شب آن چیز را پوشاند


رّب : مالک ، سرور ، سیّد ، مصلح ، از نامهای خدا ، صلح آورنده


 


 


در واژه های این دو آیه آنچه که به چشم میخورد تعجب و انگشت گزیدن است ، در مجموع واژه ها چیزی که هست تعریف عدالت  است و یک  ترازو و یک  صاحب  ترازو  و   در     نهایت ( انجام یک عمل ) یعنی ( سوی ) و ( رّب ) و ( خلق ) و هم چنین چهار واژه پر معنا و مرتبط با عدالت که عبارتند از .


 


 


حمد و کفر :


 


اگر این دو واژه را در نظر داشته باشیم و در دو کفه ترازوی عدالت قرار بدهیم تا زمانی که هیچ اتفاقی نیفتاده و عملی انجام نپذیرفته هر کدام از این دو عمل و صفت  کفه های ترازو را بطور مساوی نگهداری می کنند و این حرف به این معناست که جهان خود به خود و با حضور همه واژه های مثبت و منفی در مدار عدالت قرار دارند ، آنچه که باعث بروز بی عدالتی و بر هم خوردن نظام هستی می شود همانا اعمال ما انسانهاست ، که خداوند در بدو خلقت همه این صفات را باالقّوه در وجود ما نهاده و فعلّیت آن بستگی به تربیت ما درحضور  این قرآن دارد . معانی  حمد و کفر نشان دهنده آن است که ظرفیت وجودی ما انباشته از اعمال (( خیر و شر است )) و (( یک انتخاب )) .


خوب به درستی روشن است که همه خلقت بر میزان ترازوی خداوندی و عدل او پایه گذاری شده است ، یعنی هیچگاه نخواهد بود که خورشید تخطی از رفتارش کند و یا ماه با ما قهر کرده و پیدایش نشود ، و زمین برای زندگی ما به دور خود و خورشید نچرخد ، و آفتاب گرم نباشد و آسمان همواره رفیع و دست نیافتنی بنظر نیآید ، و خلقت تمام حیوانات و گیاهان و اشیاء حیرت بر انگیز نباشند ، همه اینها باید در مقابل چه چیزی ارزشمند و بی ارزش نشان داده شوند جز ((( عمل انسان )))؟  اینکه باور کنیم جهان هستی محضر اوست در صورتی که این نوع باور خود عین عدالت است از ما چه موجودیتی خواهد ساخت ؟؟ آیا این چین انسانی از مدار هستی و عدالت عدول خواهد کرد ؟؟.


اگر حمد و کفر را که دوکفه ترازو بسنجیم در کنار دیگر واژگان معانی مختلفی پیداخواهد کرد که گاه معنی ضد خودش را نیز میدهد ، این چین است که که واژگاه در کنار هم سنجیده میشوند . این از چند لحاظ اهمیت دارد


1-    آیا بار واژه عدل خود در اصل منفی است و یا برای نمایش واژگان منفی و نمایش زشتی آنان بکار میرود


2-  عدل در رفتار ها و گفتار ما تجلی می کند و نمود عینی و بیرونی آن فقط با خود عدل قابل تصور نبوده و با اعمال ما متجلی میگردد


3-    حمد و ستایش و سپاسگزاری خداوند فقط با وحدانیت و شریعت و نبوت قابل درک است


 


 


ظلمت و نور :


 


این دو واژه هم مانند حمد و کفر که جلوه های بیرونی و درونی دارند ظلمت و نور را به تعبیر روشنایی تجربه می کنند ، اما در نهایت نوعیت و جنسیت همه این صفات ما به ازاء خارجی در بیرون ذهن ما ندارد بلکه با توّجه به باور و اعتقاد ماست که این مفاهیم معنای عدالت را جان می بخشد .


تربیت هر انسانی با قرآن این مجال را برای هر کسی پیش می آورد تا عدالت را با همه شیرینیش در ذائقه جان خویش احساس نموده و نظام خلقت انسان و عالم را در مسیر کمال عدالت یافته و رفتن در این کانال بر همه حسرتهای انسان و همه آرزوهای دست نیافتنی او جامعه عمل بپوشاند و هستی دور را آنچنان نزدیک مشاهده نماید هم چون وجود خداوند خویش که این حس جز نزدیکی نوع بشر به خداوند نیست ، و این سلوک همه مردان و زنان خدا جوی آشنا ی قرآن است      


 



  • کلمات کلیدی :
  • مرزلن ::: شنبه 87/3/4::: ساعت 8:58 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ